تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, | 21:32 | نویسنده : محمدرضا

 

 
ریاضی
 
 
تاریخ را معمولا غربیها نوشته اند، و تا آنجا که توانسته اند آن را به نفع خود مصادره کرده اند. بنابراین نمی توان انتظار داشت نوادگان اروپائیانی که سیاهان آفریقا را در حد یک حیوان پائین آورده و آنها را به بردگی کشانده اند، آنها را انسانهائی با سوابق کهن تاریخی و علمی معرفی نمایند. البته این کلام مصداق کلی ندارد، و فقط اشاره به جریان حاکم در تاریخنگاری غربیها دارد.

اگر به تاریخ آفریقا نگاه کنیم،

قدیمیترین شئ ریاضی از 35000 سال پیش از میلاد در سوازیلند کشف شده.
قدیمیترین مثال حساب از 6000 سال پیش از میلاد در زئیر کشف شده.
هرم عظیم گیزا که یک شاهکار مهندسی است، حوالی سال 2650 پیش از میلاد در مصر ساخته شده.
پاپیروس مصری 4000 ساله معروف به مسکو، حاوی مطالبی از هندسه است.

لازم به اشاره است که، یونانیان نیز مبانی ریاضی را از بابلیان به ارث برده‌اند.



ریاضیات مدون در حدود 2000 سال قبل از میلاد مسیح ، توسط بابلیان بوجود آمد .
در آن زمان بابلیان نتایج جبر مقدماتی را یکجا جمع کردند.

اما ریاضیات به مفهوم واقعی و امروزی آن ، در سرزمین یونان و در قرنهای 4 و 5 قبل از میلاد ایجاد شد.

به تدریج توسعه یافت، اوج رشد آن در قرن 17 با بوجود آمدن هندسه تحلیلی و حساب دیفرانسیل و انتگرال بود. اما در قرن 19 تجدید نظر کلی و پیشرفتهای فراوان در این علم بوجود آمد.




اشکال فضايی

ریاضیدانان قرنها درباره خواص شکلهای فضایی (سه بعدی) تحقیق کرده اند. شکلهای فضایی که آسانتر از همه رده بندی می شوند، چندوجهی نام دارند.
فقط پنج چند وجهی منتظم وجوددارد، که عبارتند:
از چهار وجهی (دارای رویه های مثلث شکل )، مکعب(دارای شش رویه مربع شکل)، هشت وجهی (دارای رویه های مثلث شکل)، دوازده وجهی (دارای رویه های پنج ضلعی)، و بیست وجهی که (دارای رویه های مثلث شکل) می باشد.




اعداد مثلثی

1، 3، 6، 10، 15، 21 و ... بنظر شما این اعداد چه ویژگی مشترکی دارند؟ اگر دست به قلم نشویم و شکل نکشیم و آزمایش نکنیم، فهمیدن ارتباط میان آنها کمی دشوار است. به این شکل دقت کنید مشکل شما حل خواهد شد. به اعداد موجود در این سری، اعداد مثلثی می گوییم.
1 = 1
3= 1+2
6= 1+2+3
10= 1+2+3+4
15= 1+2+3+4+5
21= 1+2+3+4+5+6
. . .


اما شکل اول یک ایده جدید به ما می دهد که می توانیم این اعداد را همانند پاراگراف بالا نیز تفسیر کنیم.

به بیان دیگر می توان گفت که هرعدد مثلثی تشکیل شده است از حاصل جمع یکسری از اعداد متولی طبیعی. به این معنی که اولین عدد مثلثی مساوی است با مجموع یک عدد از اعداد طبیعی، دومین معادل است با مجموع دو عدد از اعداد طبیعی، سومین معادل است با مجموع س عدد از اعداد طبیعی و ... و بالاخره n امین عدد مثلثی معادل است با مجموع n عدد از اعداد طبیعی که اگر ریاضیات دبیرستان را هنوز فراموش نکرده باشید بخاطر خواهید آورد که مقدار این عدد معادل n(n+1)/2 خواهد بود. (یک تصاعد ساده حسابی)


مجموع دو عدد مثلثی متوالی
اگر هر دو عدد پشت سرهم در سری اعداد مثلثی را با هم جمع کنیم حاصل جمع یک عدد مربع می شود. مثلا" 1+3=4 یا 3+6=9 یا 6+10=16 و ... البته دلیل آن ساده است به شکل دوم توجه کنید و ببینید که چگونه دو مثلث قرمز و سبز روی هم تشکیل یک مربع را می دهند. (سعی کنید با استدلال ریاضی هم این موضوع را ثابت کنید، ساده است از همان رابطه بالا استفاده کنید.)


مطلب اخیر اغلب بصورت قضیه "مربع هر عدد طبیعی برابر است با مجموع دو عدد مثلثی متوالی" نیز مطرح می شود.




پایه های اولیه هندسه نااقلیدسی

نیکلای ایوانویچ لباچفسکی (Lobachevsky, Nikolay Ivanovich) از جمله اولین کسانی بود که قواعد هندسه اقلیدسی را که بیش از 2000 سال بر علوم مختلف ریاضی و فیزیک حاکم بود درهم شکست. کسی باورش نمی شد هنگامی که اروپا مرکز علم بود شخصی در گوشه ای از روسیه بتواند پایه های هندسه اقلیدسی را به لرزه در بیاورد و پایه های علم در قرن نوزدهم را پی ریزی کند.


خیال نداریم راجع به خود او صحبت کنیم بلکه می خواهیم بطور مختصر بیان کنیم که او چه کرد. در میان اصول هندسه اقلیدسی اصلی وجود دارد به اینصورت : از هر نقطه خارج یک خط نمی توان بیش از یک خط موازی ( در همان صفحه ای که خط و نقطه در آن قرار دارند) به موازات آن خط رسم کرد.

در طول سالها این اصل اقلیدس مشکل بزرگی برای ریاضی دانان بود. چرا که ظاهری شبیه به قضیه داشت تا اصل. مقایسه کنید آنرا با این اصل اقلیدس که می گوید بین هر دو نقطه می توان یک خط راست کشید و یا اینکه همه زوایای قائمه با هم برابر هستند.

حقیقت آن است که بسیاری از ریاضی دانان سعی کردند که این اصل اقلیدس را اثبات کنند اما متاسفانه هرگز این امر ممکن نشد. حتی خیام در برخی مقالات خود سعی در اثبات این اصل کرد اما او نیز همانند سایرین به نتیجه نرسید.

لباچفسکی (1792 - 1856) نیز همانند بسیاری از دانشمندان علوم ریاضی سعی در اثبات این اصل کرد و هنگامی که به نتیجه مطلوب نرسید نزد خود به این فکر فرو رفت که این چه هندسه ای است که بر پایه چنین اصل بی اعتباری استوار شده است. اما لباچفسکی در کوشش بعدی خود سعی کرد تا رابطه میان هندسه و دنیای واقعی را پیدا کند.

او معتقد بود اگر نتوانیم از سایر اصول هندسه اقلیدسی این اصل را ثابت کنیم باید به فکر مجموعه اصول دیگری برای هندسه باشیم. اصولی که در دنیای واقعی حضور دارند. او پس از بررسی های بسیار چنین بیان کرد :

از هر نقطه خارج یک خط می توان لااقل دو خط در همان صفحه به موازات خط رسم کرد

هر چند پس از این فرض بنظر می رسید که وی در ادامه به تناقض های بسیاری خواهد رسید اما او توانست بر اساس همین فرض و مفروضات قبلی اقلیدس به مجموعه جدید از اصول هندسی برسد که حاوی هیچگونه تناقضی نباشد. او پایه های هندسه ای را بنا نهاد که بعدها کمک بسیار زیادی به فیزیک و مکانیک غیر نیوتنی نمود.



ارشمیدس و دفاع از شهر سیراکیوز

ارشمیدس (Archimedes)(287-212 قبل از میلاد) از بزرگترین ریاضی دانان همه اعصار و به یقین بزرگترین آنها در عهد عتیق از اهالی شهر یونانی سیراکیوز واقع در جزیره سیسیل بود. وی در حدود سال 287 قبل از میلاد به دنیا آمد و در زمان غارت سیراکیوز به دست رومیان در سال 212 قبل از میلاد در گذشت.


ارشمیدس پسر یک منجم بود و بخش قابل توجهی از زندگی خود را در مصر و نیز دانشگاه اسکندریه گذراند. مورخین رومی داستانهای بسیار جالبی را به او نسبت می دهند در این میان از همه آشنا تر توصیفاتی است که از تدابیر استادانه ارشمیدس برای کمک به دفاع از شهر سیراکیوز در مقابل محاصره ای که به وسیله سردار روم مارسلوس (Marcellus) رهبری می شد بود.

اختراع ، ساخت و بهبود منجیق (وسیله پرتاب سنگهای بزرگ) را به او نسبت می دهند. منجیق های ساخت او دارای قدرت زیاد و برد قابل تنظیم بود و بسادگی توانایی هدف گیری کشتی های دشمن هنگامی که به خشکی نزدیک می شدند را داشت.

همچنین این داستان که او از آینه های قوسی بزرگ برای به آتش کشیدن کشتی های دشمن استفاده می کرد به او منصوب می باشد.

این گفته بسیار دقیق نیز از او می باشد : "جایی برای ایستادن به من بدهید تا زمین را بلند کنم". وی بر اساس همین گفته اقدام به حرکت دادن کشتی های سنگین با استفاده از قرقره های مرکب نمود. کاری که تا قبل از آن نیاز به تعداد زیادی کارگر داشت.

بنظر می رسد که ارشمیدس از قدرت تمرکز بسیار بالایی برخوردار بود و برخی از رویاتهای جالب نیز به بی خبری او از دنیای اطراف مرتبط می شود، بخصوص هنگامی که مشغول فکر کردن راجع به مسئله خاصی بود.

یکی از ماجراها مربوط می شود به سوء ظن پادشاهی - شاه هیرون - که می خواست بداند آیا در تاجی که برای او ساخته شده است به غیر از طلا از نقره هم استفاده شده است یا خیر. پادشاه برای اطمینان از ارشمیدس تقاضا کرد تا تاج را بررسی کند و داستان به آنجا کشید که ارشمیدس روزی در حمام توانست یکی از قوانین مهم فیزیک - هیدرواستاتیک - را کشف کند و در حالی که برهنه بود به خیابان دوید و گفت یافتم (Eureka)، یافتم.



نمایش اعداد بوسیله حروف لاتین
 
 
 
 
 
 

در نمایش اعداد به این شیوه،به بعضی از حروف مقادیری رابه صورت زیر نسبت میدهیم:
I=1
V=5
X=10
L=50
C=100
D=500
M=1000

چهار اصل برای خواندن و نوشتن اعداد لاتین وجود دارد:
1.هر چند باری که یک حرف تکرار شود،ارزش آن در تعداد تکرارها ضرب میشود.
به عنوان مثال: XXX=30 CC=200
2.اگر یک حرف با ارزش کمتر بعد از یک حرف با ارزش بیشتر بیاید آنگاه ارزش آن دو جمع میشود:
VI=5+1=6
LXX=50+10+10=70
3.اگر یک حرف با ارزش بیشتر بعد از یک حرف با ارزش کمتر بیاید آنگاه مقادیر آنها از هم کم میشود:
IV=5-1
XC=100-10
CM=1000-100
3_1.تنها توانهای عدد 10 را میتوان از اعداد کم کرد:مثلا عدد95 را نمیتوان به صورت VC=100-5 نشان داد

3_2.تنها یک بار نیتوان از تفریق استفاده کرد.به عنوان مثال عدد 13 را نمیتوان به صورت IIXV=13=15-1-1 نمایش داد

3_3.عدد یک را نمیتوان از ضرایب 10 کم کرد.مثلا عددی مانند IXX وجود ندارد.
مثلا عدد 99 را نمیتوان به صورت (IC=(100-1 نشان داد

4.علامت بار روی حروف ارزش اعداد را 1000 برابر میکند.



ارتباط نام سایت گوگل با ریاضی

آیا میدانید google به چه معنی است؟ Google از کلمه Googol گرفته شده است. Googol هم اسم مستعار یک عدد است که توسط «میلتون سیروتا» نامگذاری شده است.عدد مذکور «ده به توان صد» است(به بزرگی این عدد دقت کنید)
انتخاب گوگل جنبه شعاری دارد.به این مفهوم که گوگل قصد دارد تا سرویسها و خدمات و اهداف خود را به تمام جهان گسترش دهد.
به عدد «ده به توان ده به توان صد» گوگل پلکس(Googolplex) میگویند.
و به عدد «ده به توان ده به توان ده به توان صد»گوگل دوپلکس
(Googolduplex) میگویند.



رياضی وسياست

در دهه 1970 زمانی که نظامیان در آرژانتین با کودتا بقدرت رسیدند تدریس ریاضی جدید را در مدارس ممنوع کردند. خلاصه بخشنامه‌ای که به همین منظور صادر شده بود چنین است:

"البته ریاضیات بخودی خود از نظر سیاسی علمی است خنثی ولی بعضی مباحث ریاضی میتواند منشاء تحریک افراد به خرابکاری باشد. بعنوان مثال مطالبی مثل مجموعه، گروه و میدان میتواند افراد را به جمع شدن دور هم و تشکیل گروههای خرابکاری تشویق کند. بعضی اصطلاحات ریاضی مثل بردار و ماتریس از کلمات مشخصه یک خرابکار است."

واقعیت این است که جرج بول (بوجود آورنده جبر بول و پدر ریاضی جدید) و همفکران او عضو کلوب اصلاح‌طلب‌ها بودند و در همین راستا حتی اسم "ریاضیات" را هم به "ریاضی" تغییر دادند. ریاضی چیزی بالاتر از اثبات چند تا قضیه است. ریاضی (و علوم مکمل آن منطق، فلسفه و حکمت) بما یاد میدهد که منطقی بیندیشیم، از اظهارنظرهای نسنجیده و احساساتی دوری کنیم و هر حرفی را بدون دلیل و برهان قبول نکنیم. با اطلاع از اصول ریاضی و فلسفه (و صد البته با افزایش آگاهی) میتوان استدلال را از سفسطه تشخیص داد.
 
 
 
 


تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, | 1:26 | نویسنده : محمدرضا

متلک های ۲۰۱۲   

 

 

مگه خیار دیدی که اینقد نمک می پاشی نمکدون ؟

برو كنار بذار باد بياد.

خوشگل درخت نارگیل

میری بیرون بگو بعدی بیاد تو

ریدم تو اون کلاهی که میخوای سر من بزاری

به دختر چاقا که میرسیم میگیم علی برو کنار قلتک شهرداری اومد

دونفر که سخت با هم دیگه مشغول صحبت هستند و یکی داره با هیجان حرف می زنه اونیکی گوش می ده برید جلو یهو بگید : خالی می بنده بابا

-وقتی دو نفرید و سومی میاد رو به دومی کنید و بگید: "جرات داری جلو روش بگو" یا "حداقل دیگه جلو روش نگو"

- کنایه از موقعیتهای دشوار: "شرتتو پرچم میکنن." یا " شرتت به اهتزاز در میارن."

وقتی یه جمعی هستید و می خواید قربانی رو ضایع کنید ...

از اطرافیان بپرسید : پول خورد داری ؟ میگه واسه چی ؟

میگم بدیم به این (قربانی) بزاره بره ...:lol: بد بخت با خاک یکسان میشه ...

- اگه کسی بهتون گفت : من هیچی حالیم نیست کمی مکث کنید و سرتون رو به نشانه تائید بالا و پائین کنید و با آرامش بگید: "همین طوره."

- اگه کسی بهتون گفت: "ببین دهن منو باز نکنا" یا از این جور حرفها بهش بگین :"الانشم بسته به نظر نمیاد."

 

 

- بخواب بابا سیرابی

- در جواب ببخشید: "خدا ببخشه ما چیکاره ایم " یا " خدا ببخشه ما که نمی بخشیم".

- اگه خدایی نکرده جایی کم آوردید آهی بکشید و بگید"هی هی هی شیر که پیر میشه کلاغا هم بهش رحم نمیکنن

در صورت برخورد با دخترایی که دارن به سمت شما میان_بچه ها گم شدید؟؟؟؟؟مامانتون کجاست؟؟؟؟؟؟

درصورت مواجهه شدن با یه مامان که داره با دختره نازش راه می ره_چه مامان مامانی داره؟؟؟؟؟یا خانوم دخترتون قصد ازدواج نداره!!!!!!!!!

در صورت مواجهه شدن با جمع دخترا که یه جا جمع شدن_بلند بگید--->کییییییییییییه؟؟؟؟؟

در صورت مواجهه شدن با دختری که واغعن مامان شده البته کاربردش فقط تو روزه_چه خوشگل شدی امشب.

یه متلک عمومی برای دختروپسرا_بده لبو در راه خدا.

در صورت مواجه شدن با یه خنوم که قرمز پوشیده_خانوم قرمزته!!!!!!

آخرشم این چیزا رو با صدای بلند بگید

هی لوله گاز!!!!

یا ضامن چاقو!!!!

در صورت بی اثر بودن هر تیکه دوستتون می تونه شونتونو پاک کنه و بگه پاکش کن.

متلک بسيجيا:

- روزه هاتو بگيرم جيگر

- وقت بده واست دعا کنيم

- خدا توفيق بده مهر نمازتون بشيم

- حيف که روزه ام وگرنه جيگرتو ميخوردم

- خواهر اگه نمازتون دير شده برسونمتون

- دعاي کميل در خدمتتون باشيم

- نماز جمعه رو بريم شمال



تاريخ : یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, | 15:24 | نویسنده : محمدرضا

امروز وقتی سردار نقدی از زندگینامه ی شهید مرحمت بالازاده در تلویزون گفتند واقعا شگفت زده شدم

شهید شاخص سال 1390

نوجوانی که هیچ کس اصرار او را برای اعزام به جبهه جدی نمیگیرد حتی وقتی در بسیج نام نویسی میکند و دوره های مختلف را می بیند حتی نشان می دهد در تیراندازی استعداد و مهارت دارد هیچ کدام از اینها به او کمک نمی کند

وقتی جلوی اتوبوس های اعزام به جبهه دراز می کشد هم اثری ندارد

و او از همه راه ها ناامید شده، از اردبیل راهی تهران می شود سراغ دفتر ریاست جمهوری را می گیرد و آنقدر منتظر می ماند تا آقا را - که رئیس حمهور وقت بوده اند - وقتی از ساختمان خارج می شوند ببیند

تلاش محافظان فایده ای ندارد و او با اصرار و اشک خودش را به آقا می رساند

وقتی آقا از او می پرسند چه درخواستی دارد؟ او می گوید: می خواستم از شما خواهش کنم به مداحان و سخنرانان سراسر ایران بگویید دیگر روضه ی حضرت قاسم بن الحسن نخوانند

آقا می پرسند برای چه؟

مرحمت میگوید چون قاسم بن الحسن 13 ساله بود و امام حسین به او اجازه ی جهاد داد اما فرمانده سپاه اردبیل به من اجازه جهاد نمی دهد و میگوید 13 ساله ها را به جبهه نمی فرستیم

وقتی نوجوانی ببگوید احلی من العسل، چه می توان بر او گفت جز اینکه گوارایت...

و مرحمت با دستخط اختصاصی آقا به اردبیل بر میگردد تا به جبهه ها اعزام شود



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, | 1:7 | نویسنده : محمدرضا

 

 

 

خوشگلي بانمکي يک رخ زيبا داري
بي جهت نيست که در کنج دلم جا داري

تو که بي وفا نبودي دیوونه ی روانی ِ بی شعور

در بيابانها اگر صد سال سرگردان شوم
به از انكه در وطن محتاج نامردان شوم

در قمار زندگي عاقبت ما باختيم
بسکه تکخال محبت بر زمين انداختيم

دييوونتم رواني

بوق نزن ژيان . . . . . . . . . . . . ميخورمتا

داداش مرگ من يواش

دنبالم نیا اسیر میشی


زيبا رويان بي وفايند

من ميروم............ ....
..... ......... .تو هم بيا

رو باك كاميونا كه ديدم زياد مينويسن :
شكمو !!!
یا
بخور نوش جان !!!
یا
الهي كوفتت بشه !!!

در این درگه که گه گه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نای اگه.......


یا ضامن اهو
امان ازاین هیاهو

دلبری دارم چو مار عینکی
خوشکل و زیبا ولی کم پولکی !

دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهی !
دل ندادم که به من ساندویچ و دلمه دهی !

در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای
سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای !

دست علی به همرات
دلم دادم بری باهاش حال کنی
نکه بری جیگرکی بازکنی !!

به تو ديگر نتوان کرد سلام
به تو ديگر نتوان بست اميد
به تو ديگر نتوان انديشيد
که تو ديگر گل ناز همه اي.

بيادگار نوشتم خطي به دلتنگي

به روزگار نديدم رفيق يكرنگي

تو هم خوشگلي
*********

بر چشم بد لعنت
*********

هلاكتم چلو كباب
*********

گشتم نبود ؛ نگرد نيست
*********

کوه رنج مادر
.
سلطان غم پدر

كوچولو كجا ميري ؟

سر بشکند
دست بشکند
پا بشکند

.
.
.
.
دل نشکند

کوه رنج مادر
.
.
.

سلطان غم پدر

خواهي که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسي باش که خواهان تو باشد

عشق تو مرا چو سوزني زرين كرد
هرکس كه مرا ديد تورا نفرين كرد

حسنی به مکتب نمی رفت باباش گذاشت کمک شوفری

انل متل رفاقت ، دل به تو كرده عادت ، برات دعا مي كنم ، اينه رسم‎ صداقت


دنبالم نیا ، آواره میشی !!!


گلگیرم ولی گل نمی گیرم !

عشقو برات کشیدم ميون موج دريا
رو ماسه هاش نوشتم دوست دارم يه دنيا

 




در ماهیتابه عشقت سوختیم
بی وفا روغن بریز !

هندونه بده قاچ كنيم
لوپتو بده ماچ كنيم !


ما ز یاران چشم یاری داشتیم
هندوانه كاشتیم اما كدو برداشتیم

احتیاط کن
التماس نکن !!!

ای صوفی برو لقمه خود گاز بزن
کم پشت سر خلق خدا ساز بزن

آبمیوه صداتم ،
چرخ کرده نگاتم ،
قربون اون چشاتم ،
کشته خندهاتم ،
من مرده حیاتم ،
تا عمر دارم فداتم ،
بعد از مرگم خاک پاتم ،
تا هستی خاطرخاتم

رو باک کامیونا می نویسن :
شکمو !!!
یا بخور نوش جان !!!
یا الهی کوفتت بشه


به مادرت رحم کن کوچولو !

بیمه دعای مادر
میروم سوی وطن
کسانیکه بد را پسندیده اند
ندانم ز خوبی چه بد دیده اند ؟

مادران زیبا ترین آهنگ عشقند !

تیغ بران گر به دستت داد چرخ روزگار هر چه میخواهی ببر اما نبر نان کسی

به چشمانت بیاموز که هر کس لایق دیدن نیست.



تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, | 16:46 | نویسنده : محمدرضا

 

با سلام خدمت شما رهروان راه ایثار و شهادت


 

امیدوارم حالتون خوب باشه و ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.

 
هرروز وقتي بر مي گشتيم بطري آب من خالي بود ؛اما بطري مجيد پازوكي پر بود.
 

توي گرما آفتاب كه ميزد همش دنبال جاي خاصي مي گشت.

نزديك ظهر بود روي يك تپه با ارتفاع هشت متري نشسته بوديم وديد ميزديم كه مجيد بلند شد.خيلي حال عجيبي داشت،تا به حال اينطوري نديده بودمش.مدام ميگفت پيداش كردم .اين همون بولدوزره و...

 

يك خاكريز بود كه جلوش سيم خاردار كشيده بودند.


روي سيم خاردار دوشهيد افتاده بودند كه به سيم خاردار جوش خورده بودند و پشت سر آنها چهارده شهيد ديگر.


مجيد بعضي از آنهارا به اسم ميشناخت،مخصوصا آنهارا كه روي سيم خاردار بودند.جمجمه شهدا با كمي فاصله روي زمين افتاده بود.

مجيد بطري آب را برداشت روي دندانهاي جمجمه ها مي ريخت وگريه ميكرد وميگفت:


بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم.به خدا آب نداشتم. تازه آب براتون ضرر داشت.


اون روز مجيد روضه خوان شده بود و...

برگرفته از کتاب آسمان مال آن هاست

 

امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم، آب را جیره بندی کرده ایم، نان راجیره بندی کرده ایم، عطــــــــــــــش همه را هلاک کرده همه را جز شهدا که حالا کنار هم در کانال خوابیده اند.

دیگر شهدا تشنه نیستند

به فدای لب تشنه ات پسر فاطمه

(دست نوشته ای از شهدای تفحص شده در کانال کمیل)

 

 

 



تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, | 14:20 | نویسنده : محمدرضا

ولادت


 

 

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومين فرزند برومند حضرت على وفاطمه , كه درود خدا بر ايشان باد, در خانه وحى و ولايت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پيامبر گرامى اسلام (ص ) رسيد, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا كودك را بياورد.اسما او را در پارچه اى سپيد پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3)
به روزهاى اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش , امين وحى الهى , جبرئيل فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) (4) كه به عربى (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستى .و به اين ترتيب نام پرعظمت حسين از جانب پروردگار, براى دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقيقه (6) كشت , و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)

حسين (ع ) و پيامبر (ص )

از ولادت حسين بن على (ع ) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى كه پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز ميداشت , به بزرگوارى و مقام شامخ پيشواى سوم آگاه شدند.
سلمان فارسى مي گويد: ديدم كه رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوى خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى , تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى , تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدايى كه نُه نفرند و خاتم ايشان ,قائم ايشان (امام زمان عج ) مي باشد. (8)
انس بن مالك روايت مي كند: وقتى از پيامبر پرسيدند كدام يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي دارى , فرمود: حسن و حسين را, (9) بارها رسول گرامى حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد وآنان را مي بوييد و مي بوسيد. (10)
ابوهريره كه از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است , در عين حال اعتراف مي كند كه : رسول اكرم را ديدم كه حسن و حسين را بر شانه هاى خويش نشانده بود و به سوى مامي آمد, وقتى به ما رسيد فرمود هر كس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر كه با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.(11)عاليترين, صميميترين و گوياترين رابطه معنوى و ملكوتى بين پيامبر و حسين را ميتوان در اين جمله رسول گرامى اسلام(ص )خواند كه فرمود:حسين از من و من ازحسينم (12)



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, | 16:33 | نویسنده : محمدرضا

سه دهه از آغاز موج گسترده استفاده از تلفنهای همراه می گذرد و دانشمندان کشورها و موسسه های مختلف هنوز نتوانسته اند بر سر تایید یا رد احتمال تاثیرات منفی تلفن همراه بر سلامت انسان به توافق برسند.


 

سه دهه از آغاز موج گسترده استفاده از تلفنهای همراه می گذرد و دانشمندان کشورها و موسسه های مختلف هنوز نتوانسته اند بر سر تایید یا رد احتمال تاثیرات منفی تلفن همراه بر سلامت انسان به توافق برسند.

به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از مهر، یکی از آشکار ترین پدیده های فناورانه امروز، رشد بسیار سریع میزان استفاده از تلفنهای همراه است، ابزارهایی که بسیاری بخش نامرئی آن یعنی ریز امواج یا تشعشعات ناشی از برقراری تماس با دیگر کاربران و تاثیر احتمالی این تشعشعات بر سلامت خود را نادیده می گیرند.

گروهی از محققان می گویند تشعشعات ناشی از میدانهای الکترومغناطیسی امواج رادیویی می تواند بر مغز کاربران تلفنهای همراه تاثیر منفی بگذارد، پدیده ای که مدتها است نگرانی بسیاری از افراد را برانگیخته است. با این همه مطالعاتی که تا کنون درباره تاثیر تشعشعات تلفنهای همراه بر روی سلامت انسان انجام گرفته، نتایج متضاد و ناهماهنگی داشته اند، از این رو مناقشات و بحثها بر سر این موضوع همچنان ادامه دارد.

                  1x1.trans 3دهه تردید درباره خطرات موبایل؛ خوب یا بد؟

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, | 16:13 | نویسنده : محمدرضا

گفتگو با حجت الاسلام ادبي



شيطان‌پرستي، به عنوان يكي از اين مكاتب نوپديد ديني است كه بحث اصلي اين گفت‌وگو نيز مي‌باشد.شيطان كيست و يا چيست؟ از انسان چه مي‌خواهد؟ انسان از پرستش شيطان چه هدفي را دنبال مي‌كند؟

شيطان دشمن سرسخت انسان كه از خلقت حضرت آدم تا به امروز پي در پي با او به مخالفت پرداخته، اهميت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآني است. در قرآن درباره شيطان آمده است: شيطان موجودي از گروه جنيان است ( كهف 50)، چون جنيان از جنس آتش بي دود هستند بنابراين شيطان نيز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغيان زد( مريم 44)، و به او كفر ورزيد ( اسراء27)، علت كفر و عصيان او در مقابل خدا به دليل تمرد از سجده به پاي انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهي آگاهي يافته بود و شيطان از اين علم بي بهره بود (بقره21)، او جنس خود را كه از آتش بود برتر از خاك كه جنس آدم است مي داند و بر اين اساس كينه و دشمني انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، يوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سركشي كه به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در كار خدا بدون داشتن علم و آگاهي كند( حج 3)، دشمني خود را با آدميان به رخ آنها بكشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغيان و غوا كند (اعراف 175)، و حتي با داشتن علم الهي نيز ممكن است اين طغيان و غوا صورت پذيرد او سعي مي كند به وسيله انسان خلقت خدا را دگرگون كند( نساء 119) و سعي مي كند كه حزبش را بر جهان مسلط كند ولي خداوند حزب او را دچار خسران مي كند ( مجادله 19)، و نهايتاً سعي مي كند كه با مسخ كردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاري سازد (ص41)، و او را به سوي عذاب سعير سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاري سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بي اعتقاد گرداند و در قيامت آنها را در كنار خود محشور ببيند ( مريم 66 الي 68).


شيطان در تمام داستان‌هاي كهن و در تمامي اديان وجود دارد، شيطان آمده است تا انسان خليفه‌الله نباشد. شيطان بسان تاريكي مطلق در مقابل روشنايي و نور رحمت الهي است. هر چند در ابتدا بشر سعي داشت تا از شيطان دوري كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزي در پي فنا شدن در نيروي شيطان است.



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, | 15:32 | نویسنده : محمدرضا

در بررسي نمادهاي متعلق به شيطان‌پرستي خط بسيار روشني از ارتباط صهيونيسم و شيطانيسم به وضوح قابل مشاهده است .
در ذيل برخي از نمادها كه به عنوان نگين انگشتر، ‌گردنبند، تصاوير بر روي دست‌بندها، پيراهن، شلوار، كفش،‌ ادكلن، ساعت و ... درج شده و از جمله به ايران اسلامي نيز راه يافته است، مورد بررسي و معرفي قرار مي‌گيرد: 

 

 

 

گر نوشته وسط نماد يعني (Satanism) به معناي شيطان‌گرايي به همراه دايره حذف كنيم ، آن وقت يك ستاره پنج‌ضلعي بر جاي مي‌ماند كه همان نشانه ستاره صبح يا پنتاگرام (pentagram) باقي مي‌ماند .                                                                                  

                                                                                                        

                                                                                             

 

 

 

 

          

            اين سمبل نيز همان پنتاگرام است ، با فرق اينكه انواع آن گاه پنج‌ضلعي وارونه (snvertedpentagram) يا ديو (Buphomet) و به شكل در ميان نمادهاي شيطان‌پرستان به چشم مي‌خورد       

 

 

برخي از شيطان‌گرايان محدوده جغرافيايي «تحت سلطه» اين نماد و در واقع منطقه نفوذ شيطان‌گرايي را در نقشه ذيل توصيف مي‌نمايند . (محدوده در ايسلند و اروپا)

درميان پنتاگرا‌هاي قبلي تصوير سر يك بز تعبيه شده است كه اقدامي ضد مسيحي ، ‌به اين معناست كه مسيحيان معتقدند كه مسيح همچون يك بره براي نجات ايشان قرباني شده است و با توجه به اينكه ايشان بز را نماد شيطان و در برابر بره مي‌دانند اين آرم را انتخاب كرده‌اند.

                                                                                                                               

 

           

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

666:يك سمبل با عنوان «شماره تلفن شيطان» توسط گروه‌هاي هوي متال وارد ايران اسلامي شده اما در حقيقت علامت انسان و نشانه جانور در ميان شيطان‌پرستان تلقي مي‌شود و براساس مكاشافات 13:18 « ...پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زيرا كه عدد انسان است و عددش 666 است.» از سال‌ها پيش تاكنون اين عدد با اشكال مختلف بر روي ديوارهاي شهرهاي بزرگ كشور مشاهده مي‌شد.

 

                                                                                                                                   

 

صليب وارونه (upside down cross ): اين نماد و حكايت از «وارونه شدن مسيحيت دارد» و عمدتا استهزا و سخره گرفتن اين دين است. صليب وارونه در گردن بندهاي بسياري مشاهده شده و برخی خواننده‌هاي راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند.

 

 

 



                                            نماد صليب شكسته يا چرخ خورشيد (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشيد يك نماد باستاني است كه در برخي فرهنگ‌هاي ديني همچون كتيبه‌هاي بر جاي مانده از بودايي‌ها و مقبره‌هاي سلتي و يوناني ديده شده‌است .

لازم به توضيح است اين علامت سال‌ها بعد توسط هيتلر به كار رفت،‌ لكن برخي با هدف به سخره گرفتن مسيحيت اين سمبل را وارد شيطان‌پرستي كردند.


 

چشمي در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخي نمادهاي روشنفكري نيز به كار مي‌رود. اما شيطان‌پرستي اعتقاد دارند چشم در بالاي هرم «چشم شيطان» است و «بر همه جا نظارت و اشراف دارد».
اين علامت در پيشگويي،‌ جادوگري، نفرين‌گري و كنترل‌هاي مخصوص جادوگري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. گفتني است اين نماد بر روي دلار آمريكايي به كار رفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

اين نمادها به انگليسي (Ankh) انشاء‌مي‌شود و سمبل شهوت‌راني و باروري است .
اين نمادها به معناي روح شهوت زنان نيز تعبير مي‌شود . امروزه نماد «فمنيسم» در واقع يك نماد برداشت شده دقيقا از سمبل‌هاي شيطاني است.

پرچم رژيم صهيونيستي : قابل توجه جدي است كه رژيم صهيونيستي علاوه بر حمايت‌هاي آشكار و پنهان ،حتي از قرار گرفتن نماد رسمي كشور نامشروعش در كانون علائم شيطان‌گرايان نيز پرهيز ندارد .

 





ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اينكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار مي آمده است شيطان‌پرستان تبر رو به پايين را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پيمودن مسير تاريك انتخاب كرده‌اند .

همچنين گفتني است كه فمنيست‌ها از دو تبر رو به بالا به معني مادر‌سالاري باستاني استفاده مي‌نمودند
.




 

 
سر بز (Goat Head): بز شاخدار، ‌بز مندس mendes (همان ba'al بعل خداي باروي مصر باستان)، ‌بافومت، خداي جادو، scapegoat (بز طليعه يا قرباني) اين يكي از راه‌هاي شيطان‌پرستان براي مسخره كردن مسيح است زيرا گفته مي‌شود كه مسيح مانند بره‌‌اي براي گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضيح نمادهاي اول اشاره شد، ‌اين نماد تصوير كاملي است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام.





 

 

 

 

 
 

هرج و مرج (Anarchy) : اين نماد به معناي از بين بردن تمام قوانين است و دلالت بر اين امر دارد كه « هر چه تخريب كننده است تو انجام بده » اين نماد عمدتا مورد استفاده عده ای از گروه‌هاي هوي‌متال است.





چشم شيطان (Aye of satan) : اين نماد نيز به معناي چشم «شيطان و نظارت و اقتدار» است و كمتر شناخته شده است. 
 
 







 

 

 


 
 

 



تاريخ : دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, | 15:17 | نویسنده : محمدرضا

امام در لغت به معنى كسى است كه پيشاپيش پيروان خود در حركت بوده و عملاً رهبرى آنان را در يك مرام دينى، يا سياسى، يا مسير اجتماعى و يا مسلك علمى به عهده داشته و ديگران از او پيروى مى كنند.
با توجّه به معنى وسيع كلمه «امام» از نظر شيعه امامت منصبى است الهى و انتصابى نه انتخابى. و همچنان كه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) را خدا معرفى مى كند اين مقام نيز از جانب خدا به شايسته ترين، داناترين و وارسته ترين فرد داده مى شود. در اين بخش دو نكته مورد بحث قرار خواهد گرفت:
1- نياز به امام
2- انتصابى بودن او از طرف خدا


ضرورت وجود امام
دقّت و بررسى در لزوم فرستادن انبيا و نبوّت عامّه، ما را به واقعيّت نياز به وجود امام معصوم آگاه مى سازد، زيرا روشن است كه هرگونه تحرّك، چه مادى و چه معنوى نياز به زمامدار و رهبرى دانا دارد، زيرا ممكن است براثر نداشتن زمامدار و رهبر كه نقش مهم و عمده در گرو اوست، انحراف در مسير پديد آيد، نيروها هدر و هدف از دست رفته و به مقصد نرسند، اگر چه خدا انسان را با نيروى فكر و خِرَد مجهّز كرده، پيامبر و كتاب آسمانى براى او فرستاده، امّا انحراف پذيرى انسان، تأثّر او در شرايط خاص زمانى و مكانى و تأثير فشار و جوّ حاكم بر محيط سبب مى شود كه در تعيين راه خود اشتباه كند و به جاى ترقّى و رسيدن به سر منزل سعادت و تكامل، مسير قهقرايى و شقاوت را بپيمايد.
تنها امام معصوم است كه جامعه را از خطر گمراهى و انحراف مصون مى سازد، وجود امام معصوم مانند پيامبر مكمّل هدف آفرينش است، كوتاه سخن آنكه: امام معصوم عبارت است از زعيم مسلمانان، رهبرى دينى، سياسى و اجتماعى و اُلگوى انسان براى رسيدن به قلّه والاى انسانيّت و پيشرفت دنيا و آخرت، كه در پرتو وجود او تكامل مادى و معنوى انجام مى پذيرد و سعادت دنيا و آخرت تضمين مى گردد، زيرا او واسطه فيض الهى است.



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد